پیوند ها
عنوان: تحقیق دیدگاه های نظری نقش زنان در جامعه
فرمت ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 90
همراه با رفرنس نویسی و پاورقی داخل متن
منابع کامل
ممکن است در توضیحات بهم پیوستگی در کلمات وجود داشته باشد ولی در فایل word اینگونه نیست.
قسمتی از متن:
رویکردهای نظری نقش
کارکردگرایان
کارکردگرایان تقسیم جنسیتی کار را به شیوههای گوناگونی توجیه میکنند، گاهی میگویند زنان برای مراقبت کردن از دیگران، مادریکردن یا ایفای نقش عاطفی قابلیت بیشتری دارند (مانند پارسونز[1]) و گاهی میگویند « زنان کاملا عملگرا هستند، یعنی در واقع به نظر آنان جنس مونث فاقد توان جسمانی برای انجام بسیاری از کارهاست، به اعتقاد اینان، تقسیم جنسی کار در خانواده رضایت خاطر افراد، کارآمدی و ثبات نهاد خانواده را تأمین میکند ( گارت، 1380: 46). در واقع جامعهشناسان کارکردگرا استدلال میکنند که در «جوامع پیچیدۀ صنعتی ضروری است زنان خدمتگزاری جسمی و روحی مردان را به عهده بگیرند» ( آبوت و والاس، 1380: 177). کارکردگرایان بر این باورند مردی که در خانه ماندن را بر میگزیند و زنی که به دنبال زندگی حرفهای میرود هر دو عنصری غیر کارکردی هستند، از دید آنان تقسیم نقشها بر اساس عواملی مانند جنس، سن، اصل و نسب و در کل خصوصیات انتسابی از ویژگیهای جوامع سنتی است در حالی که در جوامع جدید توزیع نقشها بر مبنای خصوصیات لازم برای آن نقشها مثل آموزش، مهارت، تجربه و تخصص و ...با خصوصیات اکتسابی صورت میگیرد.
تفکیک نقش ها
مفهوم نقش به عنوان نظام انتظاراتي كه در كنش هر كنشگر اجتماعي دخالت دارد، به پارسونز كمك ميكند تا تفاوت موضوعي روانشناسي و جامعهشناسي را مشخص سازد. روانشناسي به عنوان علم كنش ميتواند نظام شخصيت كنشگران را با علاقه ويژه به تمايلات، نيازها، انگيزش، جريانهاي يادگيري و درونيسازي هنجارهاي اجتماعي كنشگران، تا جايي كه اينها بر كنش كنشگر به عنوان شخصيت تأثير دارند، مطالعه كند؛ بدون اينكه اجباري به بسط خود به حوزه تعامل اجتماعي داشته باشد. در مقابل، جامعهشناسي از هرگونه پيوند ناخواسته با روانشناسي آزاد است زيرا اين رشته با كنشگران به عنوان شخصيت فردي كاري ندارد و ميتواند ايفاي نقش يا كنش سازگار با انتظارات اجتماعي را از شخصيت كنشگر جدا كند (همیلتون،1983: 98).
[1].Parsons
مبلغ قابل پرداخت 18,000 تومان
برچسب های مهم